ولادت باسعادت مولای عاشقان، امیر مؤمنان، علی علیه السلام، و روز پدر مبارک باد.!
ناگهان یک صبح زیبا آسمان گل کرده بود خاک تا هفت آسمان، بغض تغزل کرده بود حتم دارم در شب میلادت، ای غوغاترین حضرت حق نیز در کارش تأمل کرده بود هر فرشته، تا بیایی، ای معمایی ترین بال های خویش را دست توسل کرده بود
حتی عاشق ترین شاعران در توان سرودنت چه سرودی سزای توست؟ جانبدار همیشه ی عشق و آیینه چه سرودی سزای توست که گام بر می داری و خورشید را به دنبال می کشانی زمین تن می لرزاند که بر فرازی و استوای گامهایت را تابِ توانش نیست زمین کوچک نیست تو بزرگی، جانبدار همیشه ی عشق و آیینه
جهانِ نامردمی را به دو نیم کرده است و ذوالفقاری دو دَم در حماسه ی پنجه هایت می چرخد بی هراس و بی محابا رو در روی تبهکاران و تبرداران زنجیریانِ جهان را عطر و ارغوان به ارمغان آورده ای بدین گناهت نمی بخشایند قرار بر مدارانِ مِهرْ مُردگان با اینهمه تو در عشق شکفته ای شکوفا و نامیرا آنکه می افتد نمی میرد چرا که تو هربار افتادنت را هزار بار برخاسته ای با ذوالفقاری دو دَم در حماسه ی پنجه هایت آنکه می میرد بر نمی خیزد چرا که تو هزار بار بی شماری از خیل مِهرْ مُردگان را میرانده ای با ذوالفقاری دو دم در حماسه ی پنجه هایت
کهکشانی که در نگاه تو می چرخد ستارگانِ جهان را به توان می کشاند و بر شانه های خورشید نور می پاشاند
که حماسه ی بزرگ تو در باورِ زمین نمی گنجد زمین کوچک نیست تو بزرگی جانبدارِ همیشه ی عشق و آیینه در من توان سرودنت نیست دریا تو را می سراید (محمد رضا عبدالملکیان)
خدایا:
«مسئولیتهای شیعه بودن» را که علی وار بودن و علی وار زیستن و علی وار مردن است و علی وار پرستیدن و علی وار اندیشیدن و علی وار جهاد کردن و علی وار کار کردن و علی وار سخن گفتن و علی وار سکوت کردن است تا آنجا که در توان این بنده ناتوان علی است، همواره فرا یادم آر. به عنوان یک «من علی وار»؛ یک روح در چند بعد: خداوند سخن بر منبر، خداوند پرستش در محراب، خداوند کار در زمین، خداوند پیکار در صحنه، خداوند وفا در کنار محمد(ص)، خداوند مسئولیت در جامعه، خداوند پارسایی در زندگی، خداوند دانش در اسلام، خداوند انقلاب در زمان، خداوند عدل در حکومت، خداوند قلم در نهج البلاغه، خداوند پدری و انسان پروری در خانواده و ... بنده خدا در همه جا و همه وقت. به عنوان یک شیعی مسئول، وفادار به مکتب، وحدت و عدالت که سه فصل زندگی اوست و رهایی و برابری که مذهب اوست و فدا کردم همه مصلحتها، در پای حقیقت که رفتار اوست. خدایا «اینها» علی را تا خدا بالا می برند و آنگکاه او را در سطح کسی که از ترسبه «خلافشرع» رای می دهد و با خائن بیعت می کند پائین می آورند! تسبیح گوی ولایت جورند و رجز خوان که : نعمت ولایت علی داریم.
فرازی از نیایش های معلم شهید دکتر علی شریعتی
پدر جان ، نگاه مهربان و صدای دلنشینت همیشه مرحم دل من در این غربت است ، بدان که برای من بهترینی . روز پدر مبارک باد . . . |